
Client Success
بازآفرینی لجستیک شهری آخرین مایل – شریانهای هوشمند
نجات و اعتبارسنجی
پروژه در شرایطی به تیم ما سپرده شد که ایدهی اولیه به دلیل پیچیدگی مفرط، نزدیک بود کاملاً کنار گذاشته شود. ابتدا با بررسی روندهای جهانی لجستیک و نیازهای بازار محلی، ضرورت و ارزش بنیادین این ایده را دوباره اثبات کردیم. سپس با یک سادهسازی رادیکال، ویژگیها و اهداف فرعی غیرضروری را حذف کرده و پروژه را به اصول اولیهاش بازگرداندیم تا بر حل مسئلهی اصلی متمرکز شود.
خلق هویت و بازتعریف چشمانداز
برای موفقیت پروژه و ایجاد دیدگاه مشترک، نیاز به هویتی کاملاً جدید بود. ما طی جلسات راهبردی، مأموریت اصلی برند را بازتعریف کردیم و به جای تمرکز صرف بر خدمات لجستیکی، بر «ترویج همکاری در توسعهی شهری و تسهیل زندگی روزمره» بهعنوان چرایی اصلی پروژه تأکید نمودیم. در ادامه، نام و شخصیت برند جدید شکل گرفت: «حلزون» نامی بود که هم به مفهومی فنی (مخفف Hub and Link Access Zone) اشاره داشت و هم با استعارهی حلزون، ارزشهایی چون پایداری، اطمینان و حرکت بهینه را تداعی میکرد. شعار «حلزون، رو به راه» نیز بهعنوان پیام اصلی برند انتخاب شد تا حس اعتماد و راحتی را به مخاطبان منتقل کند. این هویت تازه به مثابهی ستارهی قطبی تیم عمل کرد و همه را حول یک هدف مشترک همسو ساخت.
ساخت شالوده و تغییر رویکرد
با شکلگیری هویت جدید، توسعهی محصول با تمرکز بر سرویسهای کلیدی آغاز شد. تیم فنی کار بر روی MVP 0 (شامل سرویس نگهداشت کالا در هاب و سرویس انتقال بین هابها) را در دستور کار قرار داد. همزمان، برای اطمینان از تحقق وعدههای برند در خروجی نهایی، رویکرد پروژه از تمرکز صرف بر فناوری به طراحی سرویس (Service Design) تغییر پیدا کرد. یک تیم تخصصی طراحی خدمات به پروژه اضافه شد تا تجربهی کاربر و فرآیندهای کسبوکار را به دقت معماری کند و مطمئن شویم محصول نهایی دقیقاً مطابق نیاز واقعی کاربران و شرکای لجستیکی شکل میگیرد.
معماری آینده با رویکرد دو مسیره
برای پیشبرد همزمان اهداف کوتاهمدت و بلندمدت، متدولوژی Dual-Track Agile را به کار گرفتیم. در «مسیر ساخت»، تیم فنی بر پیادهسازی پایلوت MVP 0 و جمعآوری دادههای واقعی از میدان تمرکز کرد. همزمان در «مسیر طراحی»، تیم محصول و طراحی خدمات (به رهبری مدیر محصول) طراحی نسخهی آینده (MVP 1) را آغاز نمود. خروجی این تلاش موازی، مجموعهای از مستندات جامع (مانند پرسوناهای کاربر، نقشههای سفر مشتری و بلوپرینتهای خدمات) بود که نقشهی راه روشنی برای توسعهی محصول در مقیاس بزرگتر ترسیم کرد. این رویکرد دوگانه کمک کرد تا ضمن کسب نتایج سریع از پایلوت MVP 0، زیربنای یک محصول کامل و مقیاسپذیر برای آینده نیز بنا شود.
نتایج و آموختهها
پایلوت موفق نشان داد که مدل میکروهاب میتواند سرعت و بهرهوری عملیات لجستیکی را بهطور محسوسی افزایش دهد؛ زمان تحویل بستهها کاهش یافت و شرکای لجستیکی توانستند در هر ساعت بستههای بیشتری تحویل دهند. بهینهسازی فرآیندهای مرتبسازی و تجمیع محمولات، هزینههای عملیاتی میدلمایل را به طور قابل توجهی کاهش داد و کارآمدی اقتصادی مدل را ثابت کرد. علاوه بر این، استفاده از ناوگان برقی امکانپذیری لجستیک پایدار را نشان داد و همکاری نزدیک تیم با شرکای تجاری باعث جلب اعتماد و تبدیل یک ایدهی پرریسک به نقشهی راهی قابل اتکا شد.
موفقیت پایلوت زمینه را برای گامهای بعدی فراهم کرد: گسترش تعداد میکروهابها در مناطق جدید، توسعهی قابلیتهای نرمافزاری و یکپارچهسازی این پروژه با سایر سامانههای لجستیکی مجموعه، از برنامههای آینده است.
